تسلیحات و جنگ سی وسه روزه

دو رزمنده حزب الله لبنان

برگرفته از کتاب «آنتونی کردزمن» در مورد جنگ سی و سه روزه

در طی جنگ، حزب‌الله به نحو گسترده‌ای از تسلیحات ضدزره علیه اهداف زرهی نیروهای دفاعی اسرائیل و نیروهای پیاده‌نظام اسرائیل استفاده کرد. تیم ویژه ضدتانک حزب‌الله در طول جنگ ماه ژوئیه متشکل از دو فرد بسیار آموزش دیده در استفاده از سیستم‌های تسلیحاتی و دو تا سه فرد دیگری بود که از توانایی کمتری در استفاده از تسلیحات برخوردار بوده و نقش تامین‌کننده و حمل کننده را برای دیگران بازی می کردند. بیشتر رزمندگان متخصص ضدتانک در طول جنگ بی‌کار ماندند زیرا در امتداد رودخانه لیتانی موضع گرفته بودند چرا که حزب‌الله انتظار داشت که حمله نیروهای دفاعی اسرائیل با سرعت و عمق بیشتر از آنچه که در عمل انجام شد، پیشروی خواهد کرد. به هر حال، همانگونه که "اندرو اگزوم " تشریح کرده تیم‌های عمل کننده ضدتانک موفقیت چشمگیری داشتند:
ستون زرهی اسرائیل در 10 اوت به سوی منطقه "وادی السلوکی " سرازیر شدند- دره‌ عمیق شمالی-جنوبی که جنوب لبنان را به دو بخش تقسیم می‌کند- این ستون زرهی با یک فاجعه مواجه شد. 48 ساعت پیش از آن، به واحد نیروهای دفاعی اسرائیل دستور داده شده بود که از وادی سلوکی گذشته و شهرک "قندوریه " را به تصرف درآورند. اما دلایل این امر نامعلوم بود،‌ زمانی دستور توقف پیشروی به این ستون‌ها داده شد که خودروهای پیش‌قراول آن به ته دره رسیده بودند. این واحد متعاقب این امر دور زد و به سمت موقعیتی در غرب "الطیب " حرکت کرده و در عین حال منتظر دستورات بعدی ماند. تاخیر در حرکت نیروهای دفاعی اسرائیل به دشمن زمان لازم را داد تا برای دفاع از دره آماده شوند. حزب‌الله تیم‌های ضدتانک خود را به دو طرف دره هدایت کرد و منتظر اقدام مجدد نیروهای دفاعی اسرائیل ماند.
در نتیجه زمانی که فرمانده هدایت کننده ستون زرهی در 12 اوت به پایین دره رسید، تانک وی بوسیله یک وسیله انفجاری سنگین تخریب شد. بقیه تیم وی نیز زیر آتش‌باز سنگین واحدهای ضدتانک حزب‌الله قرار گرفتند که در پشت دره پناه گرفته بودند. 11 تانک نیروهای دفاعی اسرائیل هدف موشک‌های ضدتانک حزب‌الله قرار گرفت ضمن این که هشت خدمه و چهار سرباز دیگر کشته شدند. تلفات این جنگ یک دهم از کل تلفات نیروهای دفاعی اسرائیل در جنگ ماه ژوئیه بود.
یکی از ناظران بی‌طرف بدون این که از این امر خبر داشته باشد این ستون به مدت 48 ساعت در آنجا نگهداشته شده بودند، اینگونه مطرح کرد که فرمانده این واحد باید یکی از آشپزهای نیروهای دفاعی اسرائیل باشد نه یک فرمانده تانک. اما نسبت دادن فاجعه وادی السلوکی به بی‌کفایتی نیروهای اسرائیلی در اصل بی‌اعتنایی به موفقیت بزرگ تاکتیکی حزب‌الله در جنگ ژوئیه خواهد بود: یعنی استفاده از سلاح‌های متعدد ضدتانک که بطور مداوم برای نیروهای دفاعی اسرائیل حاضر در منطقه مشکل آفرین بود. "
بنا بر گزارش‌های اولیه، حزب‌الله استفاده گسترده‌ای از راکت‌های ضدتانک صورت داد و بیش از یک هزار راکت به تانک‌های اسرائیلی و نیروهای پیاده‌نظام آن شلیک کرد. اسرائیلی‌ها هم با موشک‌های قدیمی هدایت شونده ضدتانک (ATGM) مواجه بودند مانند، AT-3 Sagger (مالیوتکا)،‌ AT-4 Spigot (فاگوت) و AT-5 Spandrel (کونکورز) - هر کدام از آنها از نوع سیستم‌های هدایت سیمی بوده اما با افزایش شماره مدل‌ها پیشرفته‌تر و موثرتر و استفاده از آنها آسانتر شده است.

AT-3 Sagger

AT-4 Spigot

 نیروهای دفاعی اسرائیل همچنین با یک نوع سلاح پیشرفته‌تر مانند موشک ضدتانک دوش‌پرتاب، نشانه‌گیری چشمی هدایت سیمی توفان (TOW)، موشک AT-13 Metis-M 9M131 مواجه بودند که استفاده کننده از آنها تنها به این امر نیاز دارد که هدف را ردگیری کند و همچنین موشک نوع AT-14 Kornet-E 9P133 که نسل سوم سیستمی است که می‌تواند برای حمله به تانک‌های مجهز به زره‌پوش‌های واکنشی در برابر مواد منفجره و همچنین حمله به ساختمان‌ها و نیروهای سنگر گرفته استفاده شود. بسیاری از این سیستم‌ها دارای شماره سریال‌هایی بودند که نشان می‌داد مستقیم از سوریه آمده‌اند و برخی دیگر نیز ممکن است از سوی ایران ارایه شده باشد.

AT-13 Metis

AT-14 Kornet

 
سلاح AT-14 نمونه مناسب از این نوع سلاح‌های با فناوری بالا است که آمریکا ممکن است در آینده در جنگ‌های نامتقارن با آنها مواجه شود. این سلاح می تواند بر روی یک خودرو نصب شده و یا به عنوان یک سیستم قابل حمل توسط یک سرباز مورد استفاده قرار گیرد. این سلاح برای نبردهای شبانه دارای دوربین گرمایی و ردگیری علائم گرمایی است و موشک آن دارای هدایت زاویه دید راهبری نیمه خودکار (SACLOS) است که قابلیت هدایت با علائم لیزری را نیز دارا است. برد اسمی این سلاح حداکثر 5 کیلومتر و کلاهک ضدتانک با قابلیت انفجار بالا (HEAT) برای در هم شکست تانک‌هایی به کار می‌رود که مجهز به زره واکنشی هستند و همچنین دارای کلاهک مواد منفجره و آتش‌زا برای استفاده علیه سنگرها، استحکامات هستند. گفته می‌شود حداکثر ضریب نفوذ آنها تا هزار و 200 میلی‌متر است.
دیگر سیستم‌ها شامل نسخه پیشرفته از آرپی‌جی‌های 105.2 میلی‌متری است که به آنها آرپی‌جی 29 یا ومپایر (به معنی خون‌آشام) نیز گفته می‌شود.این سیستم‌ها سنگین‌تر از مدل‌های قبلی بوده و دارای کلاهک دوپشته است. این سلاحی دو نفره است که بردی معادل 450 متر داشته و دارای نارنجک 5/4 کیلوگرمی است که می‌تواند برای حمله به زره‌پوش‌ها، سنگرهای زیرزمینی و ساختمان‌ها به کار رود. برخی از نسخه‌های آن به دوربین دید در شب نیز مجهز هستند.

RPG-29

 
نیروهای دفاعی اسرائیل اغلب شاهد بودند که این سلاح‌ها با مهارت تاکتیکی با میزان اشتباه فنی پایین مورد استفاده قرار می‌گیرند و به همان آسانی مورد استفاده قرار می‌گیرند که نسل سوم AT-GMs استفاده می‌شوند. این سلاح‌ها خسارت جدی به ساختمان‌ها و زرهپوش‌ها وارد می‌کنند. حزب‌الله همچنین اثبات کرد می‌تواند از همان شیوه هجومی استفاده کند که معمولاً در کمین‌های صورت گرفته در عراق برای شلیک گلوله‌های متعدد به یک هدف در آن واحد استفاده می‌شود. مبارزان حزب‌الله علاوه بر استفاده سلاح‌های ATGM خود علیه اهداف زرهی همچنین از آنها به صورت بسیار موثری علیه تجمع پیاده‌نظام و ساختمان‌های محلی استفاده کردند.
مهمتر از همه این که حزب‌الله همچنین مهارت قابل توجهی در استفاده از سلاح‌های نسل قدیم ضدتانک نشان داد اگر چه این مهارت اغلب با آتش تهاجمی انواع مختلف تسلیحات به اهدافی همراه بودند که از یک نقطه معین عبور می‌کردند، بخصوص زمانی که این آتش‌بار در بردهای بلند صورت می‌گرفتند. نیروهای زرهی اسرائیل در مواجهه با این نوع شیوه‌ها، با مشکلات مواجه بودند. یکی از مشکلات مهم این بود که از تانک‌ها خواسته شده بود که در مناطق دشوار به خودی خود عمل کنند. تانک‌ها در این مناطق زمانی موثرتر کار خواهند کرد اگر از سوی پیاده‌نظام، یگان مهندسی و توپخانه حمایت شوند.
منابع نیروهای دفاعی اسرائیل در ابتدا تخمین زدند که دستکم 500 گلوله ATGM در طول درگیری شلیک شدند. آنها گزارش دادند که در کل تعداد 60 خودرو از انواع مختلف زرهی تا 11 اوت 2006 هدف قرار گرفتند (گزارش‌ها درباره این که همه این زرهپوش‌ها، تانک بودند اشتباه است). بیشتر این خودروهای زرهی به سرعت در میدان نبرد تعمیر شده و خدمت خود را از سرگرفتند. تنها 5 الی 6 نوع خودروی زرهی بطور دائمی از کار افتادند.
اگر چه برخی منابع به سادگی از نابودی 20 تانک سخن می‌گویند اما دیگر منابع جزئیات کار را به شرح زیر ارایه کردند:

**تانک‌های حاضر: 400
**تانک‌های هدف قرارگرفته: 48 (این برآورد بر اساس گزارش‌هایی است که کمتر از چند ده تانک هدف قرار گرفتند)
**تانک‌های آسیب دیده: 40
**تانک‌های منهدم شده: 20
**تانک‌های نابود شده: بیش از 5 (این برآورد بر اساس گزارش‌هایی است که کمتر از چند ده تانک هدف قرار گرفتند)
**شمار خدمه کشته شده: 30

گزارش‌های ثانویه ارایه کننده آمار متفاوتی بود. برخی از برآوردها شمار موشک‌های ضدتانک ATGM و راکت‌های ضدتانک سنگین را بیش از هزار عنوان کرده‌اند. بنا بر تحقیقی که از سوی "آلون بن دیوید " ارایه شده، نیروهای دفاعی اسرائیل بعد از آتش‌بس نتیجه گرفتند که حدود 45 درصد از تانک‌های اصلی رزمی اسرائیل که از سوی موشک‌های ATGM هدف قرار گرفته بودند به نوعی منهدم شدند. در کل 500 تانک مرکاوا به منطقه اعزام شدند که دقیقاً 5 عدد از آنها توسط مین‌هایی که در قسمت زیرین تانک منفجر شدند و با استفاده از تاکتیک‌های آسیب‌شناسی تانک نابود شدند. حدود 50 مرکاوای نسل 2 و 3 و 4 هدف قرار گرفتند که 21 عدد آنها منهدم شدند. 11 مورد از این انهدام‌ها کشته‌ای به همراه نداشت اما 10 مورد انهدام دیگر موجب تلفات 23 خدمه تانک شدند. موشک‌های ضدتانک ATGM همچنین تلفات سنگینی بر پیاده‌نظام وارد کرد بخصوص وقتی که عده‌ای از نیروهای ذخیره ارتش اسرائیل در داخل ساختمانی گرفتار آمدند و آن ساختمان هدف یک موشک ATGM قرار گرفت.
یکی از تحلیلگران برجسته دفاعی اسرائیل توضیحات زیر را درباره تاثیر ATGM ها و دیگر سلاح‌های ضدتانک حزب‌الله ارایه کرد.
"... ما می‌دانستیم که این سازمان دارای راکت‌های پیشرفته ضدتانک هستند و اطلاعات نظامی نیروهای دفاعی اسرائیل حتی توانسته بود به یک نمونه از آن راکت‌ها دست یابد. ما همچنین فهمیده بودیم که حزب‌الله مشغول سنگربندی واحدهای ضدتانک است. به هر حال نتوانستیم اهمیت استقرار گسترده این نوع تسلیحات را درک کنیم.
نتیجه این شد که موشک‌های ضدتانک به عامل اصلی تلفات نیروهای دفاعی اسرائیل بدل گشتند و تقریباً‌ همه تلفاتی که یگان زرهی دادند و بسیاری از تلفات یگان پیاده‌نظام بخاطر این موشک‌ها کشته شدند. بیشتر سربازان پیاده‌نظام به عوض آن که توسط درگیری رو در رو کشته شوند بخاطر سلاح‌های ضدتانک کشته شدند. بسیاری از سربازان پیاده نظام که زندگی خود را بخاطر سلاح‌های ضدتانک از دست دادند در ساختمان‌های روستایی وارد شده بودند و راکت‌ها با عبور از دیوار موجب مرگ آنها شد.
....حزب‌الله در این جنگ از هفت نوع راکت‌ استفاده کرد. 4 نمونه از آنها از نوع پیشرفته‌ترین راکت‌های موجود بودند و همگی توسط روسیه تولید و به سوریه فروخته شده بودند. پیشرفته‌ترین راکت می‌تواند زره فولادی به قطر 70 سانتی‌متر تا 1 متر و 20 سانتی‌متر را سوراخ کند. بعد از این که زره شکافته شد،‌ کلاهک دوم در داخل تانک منفجر می‌شود. اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل یکی از این راکت‌ها را به دست آورد و متوجه شد که حزب‌الله مشغول سنگربندی واحدهای ضدتانک است. به هر حال نیروهای دفاعی اسرائیل به طور مناسبی برای این تحولات آماده نشده بودند.
4 تانک اسرائیلی نیز به مین‌های بزرگ کارگذاشته شده در زمین برخورد کردند. سه تانک که از زره زیرین برخوردار نبودند همه 12 سرنشین خود را از دست دادند. تانک چهارم دارای زره زیرین تانک بود که از 6 خدمه آن تنها یک نفر کشته شد.
موشک‌های ضدتانک به 46 تانک و 14 خودروی زرهی دیگر اصابت کردند. در همه این حملات، تنها 15 تانک سوراخ شده و 5 خودروی زرهی دیگر آسیب دیدند و 20 سرباز جان خود را از دست دادند که 15 نفر از آنها از خدمه تانک بودند. دو سرباز دیگر عضو یگان زرهی که بدن آنها در تیررس قرار گرفت، کشته شدند. در دیگر نقطه یعنی "وادی السلوکی " حزب‌الله عملیات کمین موفقیت‌آمیزی ترتیب داد و 11 تانک را هدف قرار داد. موشک‌ها زره سه تانک را شکافتند که در دو تانک هفت سرباز یگان زرهی کشته شدند. دو تانک دیگر نیز از حرکت باز ایستادند. "
ابهامات مهمی در این آمار و ارقام و نتیجه‌ای که باید از آنها گرفت، وجود دارند. دیگر مشکل در ارزیابی تاثیرات چنین تسلیحاتی این است که نیروهای دفاعی اسرائیل در امتداد خطوط پیشروی که حزب‌الله عملاً‌هفته‌ه وقت آماده‌سازی برای کمین داشت، حرکت کند و نامنظمی داشتند. هیچ آمار و اطلاعاتی در این باره در دست نیست که چه تعداد موشک و از چه نوع ناتوان ماندند و چقدر درگیری در مناطق شهری و یا نقاط مهم اتفاق افتاد. هر سیستم زرهپوشی آسیب‌پذیر است و بیشتر به کیفیت مانور و حمایت بستگی دارد. گذشته از این مسایلی در این باره مطرح می‌شود که چه تعداد از تلفات نیروهای دفاعی اسرائیل بخاطر نبود حمایت‌های زرهی بوجود آمد. در شرایط حاضر، درس عبرت گرفتن آسان‌تر از حمایت از این آمار با واقعیت‌ها است.
در یک اتفاقی که برای سلاح‌های ضدتانک اسرائیل پیش آمد، نگرانی عمده‌ای برای جنگ‌ آتی بوجود آورده است. در طول جنگ لبنان، نیروهای حزب‌الله یک موشک ضدتانک سالم از نوع "رافائل اسپایک " MR ATGM از اسرائیل به غنیمت گرفتند. این موشک اسپایک MR در نوک خود وسیله‌ای دارند که به آنها قابلیت آتش‌افکنی و سوراخ کنندگی می‌دهد. نیروهای دفاعی اسرائیل متعاقب این امر ابراز نگرانی کردند که این سلاح به ایران منتقل شود و در آنجا برای بهینه‌سازی موشک‌های ضدتانک ATGM ایران و بهینه سازی تدابیر مقابله‌ای علیه سلاح‌های ضدتانک از خانواده اسپایک شود.
یکی از واکنش‌هایی که خدمه زرهی برای تاکتیک‌های ضدتانک حزب‌الله به کار بستند استفاده از گلوله‌هایی بودند که توسط صنایع نظامی اسرائیل توسعه یافته‌اند. گلوله‌های ضدنفر و ضداجسام 105 میلی‌متری برای تانک‌های اصلی رزمی مرکاوا است که شاهد نخستین کاربرد گسترده خود در میدان‌های نبرد دربرابر اقدامات ضدتانک حزب‌الله بودند.
در واکنش به موفقیت‌های حزب‌الله در طول جنگ، نیروهای دفاعی اسرائیل بعد از جنگ اعلام کردند که مرکاوای 5 به سیستم زره فعال "تراپی " مجهز می‌شوند. این سیستم زمانی که بطور کامل عملیاتی شوند می‌توانند تهدیدی که به سمت تانک در حرکت است را شناسایی کرده و پیش از اثر، آن تهدید را نابود کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد