تانک Tiger

                                                                    
                                         تانک تایگر - ببر آلمان
 در سال 1940 ارتش آلمان اعلام کرد که به تانکی سنگین نیاز دارد .
 رقابت سنگینی بین شرکت های اتوموبیل سازی برای به دست آوردن این فرصت در گرفت. از این شرکت ها می توان به بنز , هنسشل و پورش اشاره کرد .
 و اما برنده ی این رقابت بزرگ شرکت هنسشل بود به زودی مراحل نهایی طراحی و ساخت تانک نمونه به پایان رسید و در روز تولد هیتلر در هنگام رژه ی نیروهای اس اس اولین فروند از این تانک را به عنوان هدیه ی تولد هیتلر به او تقدیم کردند هیتلر از دیدن قدرت و توانایی های این تانک بسیار شگفت زده شد و بودجه ی مورد نیاز برای راه اندازی خط تولید این تانک را تامین کرد این تانک در آگوست سال 1942 وارد مرحله ی ساخت شد.
 بعد از انجام تغییرات کوچکی در ساختار تانک برای مقاوم کردن آن در مقابل آب و هوای نامناسب و همچنین پایداری بیشتر در صحنه ی نبرد نتیجه ی نهایی به دست آمد .
 تانک تایگر تانکی بسیار سنگین و دارای قدرت آتش بسیار بالا بود و همچنین زرهی بسیار ضخیم داشت که همین موارد باعث کند شدن تانک می شد و پاسخ گویی به آتش دشمن را نیز کند می کرد زیرا حرکت برجک تانک بسیار کند بود .


 قدرت آتش این تانک تمام نیروهای ذره پوش را که در آن زمان در صحنه ی جنگ موجود بودند به راحتی نابود می کرد و زره آن میتوانست هر گونه حمله ای را به راحتی دفع کند و هیچ صلاحی در آن زمان توان مقابله با آن را نداشت .
  از این تانک برای اولین بار در جنوب آفریقا استفاده شد و نتیجه بسیار مطلوبی در محیط فوق العاده گرم و پر از گرد و غبار آنجا داشت , همچنین از این تانک در مقابل نیروهای آمریکایی هم استفاده شد ولی بیشترین کاربدر آن در حمله به روسیه ی شوروی بود روسها در مقابله با این تانک به مشکلات بسیاری برخوردند و برای از بین بردن هر فروند از آنها تعداد بسیار زیادی تلفات می دادند .
گرچه تانک تایگر تانکی فوق العاده بود و در آن زمان هیچ چیز توان مقابله با آن را نداشت و در هر مبارزه ای که وارد می شد بالانس قدرت را به طور کلی به نفع آلمان بر هم میزد ولی به هر حال دارای مشکلاتی هم بود برای مثال در سرمای کشنده ی روسیه روغن درون توپ یخ می زد و گاها گل و لای وارد چرخ های تانک می شد و چرخ ها از درون ترک خارج می شدند که جا انداختن آنها کاری بسیار سخت و وقت گیر بود .
موتور تانک نیز دارای مشکلاتی بود که در اکثر اوقات در طی مسافت های طولانی دچار مشکل می شد و در اکثر موارد خدمه قادر به تعمیر آن نبودند و مجبور به ترک کردن تانک در میانه ی راه می شدند همچنین در مقابل وزن بسیار سنگینی که تانک داشت موتور آن ضعیف می نمود در ضمن به تمام این موارد این یکی را هم باید اضافه کرد که تانک تایگر فوق العاده گران قیمت بود و ساخت آن نیز وقت زیادی می برد .
با این حال به دلیل کارایی عالی این تانک در جنگ دولت ترجیح داد که به ساخت آن ادامه دهد و ساخت این مدل و همچنین مدل دوم از این تانک تا اواخر جنگ ادامه داشت .
تا آگوست سال 1943 تعداد 1354 فروند از این تانک ساخته شدو به میدان های نبرد فرستاده شد .
            
 تصلیحات اصلی تانک :
توپ اصلی: توپ اصلی این تانک شباهت زیادی به توپ ضد هوایی معروف (flak 88) دارد .
این توپ 88 میلیمتری دارای قدرتی فوق العاده کوبنده است و قدرت آتش آن با تانکهای هم عصرش قابل مقایسه نیست .
همانطور که گفته شد این توپ شبیه به توپ (flak 88) ولی برای استفاده در این تانک تغییراتی نیز در آن صورت گرفته است که آن را چند برابر توانا کرده است از جمله یک آتش پوشی در انتهای توپ , یک سیستم خنک کننده ی روغنی ,یک سیستم کنترل آتش برقی , سیستم کنترل/کاهش پس زنی و قابل ذکر است که این تانک نیز مانند دیگر تانکهای هم زمان خود قادر به شلیک توپ اصلی در هنگام حرکت نبود. زیرا در غیر این صورت موتور تانکدر اثر نیروی پس زنی توپ منفجر می شد .
صلاح های سبک: یک مسلسل سبک نیز هم محور با توپ اصلی تانک قرار داشت که توسط توپ دار می شد.
یک مسلسل سبک دیگر نیز در سمت چپ پنجره ی دید راننده قرار داشت که به وسیله ی راننده در صورت لزوم شلیک می شد .
 در سال 1943 که سری دوم از این تانکها طراحی وساخته شد یک مسلسل سبک نیز بر روی برجک تانک طراحی شده بود که توسط فرمانده ی تانک در صورت لزوم شلیک می شد .
برجک تانک:
تانک تایگر دارای برجکی نسبتا بزرگ,دارای سقفی کاملا مسطح و پهن و شکل کلی آن استوانه ای شکل بود همچنین در جلوی برجک تانک که به توپ ختم می شد دارای یک بریدگی بزرگ است که حالتی کاملا عمودی دارد .
و در بالای برجک نیز یک دریچه ی استوانه ای شکل طراحی شده است که توسط فرمانده ی تانک استفاده می شود .
همچنین برجک دارای یک انحراف کوچک به طرف جلو است و انبار مهمات نیز در پشت برجک تانک قرار دارد .
بدنه ی تانک و ساختار درونی:
تایگر تانک بدنه ای کاملا چهار گوش و جعبه مانند دارد , بالای بدنه ی تانک کاملا مسطح , بزرگ و پهن است .
اطراف و پشت بدنه کاملا عموی و بدنه ی جلوی تانک اندکی مورب است که همین موارد امکان صدمه دیدن زره تانک را در اثر شلیک اسلحه های ضد تانک افزایش می دهد که این موارد هم در مدل بعدی این تانک برطرف شده است.
درون بدنه ی تانک به چهار قسمت تقسیم می شود .
در دوبخش اول راننده ی تانک و توپ چی قرار دارند که البته توپ چی وظیفه ی بی سیم چی را نیز بر عهده دارد در بخش مرکزی تانک بخش جنگی قرار دارد و موتور در بخش عقب تانک قرار گرفته است .
برای آسان کردن مونتاژ تانک و همچنین آسان کردن عملیات زره پوش کردن تانک در بدنه و اسکلت اصلی تانک به طور کلی از بخشهای مسطح استفاده شده است .
در زیر بدنه ی تانک های تایگر یک مین روب هم نصب شده بود که بعدها در مدلهای بعدی برداشته شد.
یک بخش لوله مانند نیز در بخش برجک تانک طراحی شده است که برای تهویه ی هوای مورد نیاز خدمه ی درون تانک در زمانی که تانک وارد آب می شد از آن استفاده می شده است .

 این مطلب که «از تانک تایگر برای اولین بار در جنوب آفریقا استفاده شد و نتیجه بسیار مطلوبی در محیط فوق العاده گرم و پر از گرد و غبار آنجا داشت»، صحیح نیست. برعکس، تانک تایگر به خاطر وزن بسیار زیاد(56 تن) اصلا مناسب شن زارهای آفریقا نبود. قابل ذکر است که تایگر بسیار دیر به آفریقا فرستاده شد. چون مارشال رومل(فرمانده نیروهای آلمان در آفریقا)، علی رغم پیروزی های ارزشمند تاکتیکی ماه های اول، به دلیل کمبود شدید تجهیزات، پی در پی از متصرفات خود عقب نشینی می کرد. در مقابل او، ژنرال مونت گومری انگلیسی بود که از کمک های سرشار آمریکا و شوروی و به خصوص نفت ایران نهایت بهره را می برد.
اما در نبردهای جبهه شرق، تانک تایگر بسیار کار‌آمد بود. تانک های «KV-1» و «T-34» که روس ها به زره مستحکم و قدرت تهاجمی آن ها بسیار می بالیدند، در برابر تایگر کم آوردند.
تایگر زرهی بسیار مستحکم تر از «T-34» داشت. زره تایگر در بخش بدنه به 80 میلیمتر ودر برجک و قسمت جلو به 100 تا 120 میلیمتر می رسید با توان مقاومتی 25 درجه‌ی گرمایی.
تایگر ابتدا به یک توپ 88میلیمتری ضد تانک با 92 گلوله مجهز بود که بعد ها با توپ های 122 میلیمتری تعویض شد.توپ 88 میلمیتری KwK 36 L/56 مجهز به گلوله های ضد زره بر روی تایگر بسیار موفق نشان داد و مدتها توپ اصلی این تانک باقی ماند.
در تابستان 1942 یک تایگر به دست روس‌ها افتاد که منجر به اصلاح بسیاری از تانک‌های روسی بر اساس تایگرشد.
 در 7 جولای 1943 یک تانک تایگر از گردان سیزدهم پانزر مستقر در پالتون با یک گروه 50 تایی T-34در جنوب Kursk درگیر شد. نتیجه ی درگیری شگفت انگیز بود. تانک مذکور پس از انهدام 22 دستگاه تانک، بدون هیچ آسیبی به پایگاه خود بازگشت. البته این تانک را شخصی هدایت می کرد که در پایان جنگ، به عنوان تکخال تانک شناخته شد. یعنی سروان«مایکل ویتمن» که موفق به نابود کردن 138 تانک، 132 توپ ضد تانک و چندین خودروی جنگی متفقین شد.
تایگر در جبهه های غرب نیز بسیار موفق نشان داد. تایگرها در نرماندی به آسانی روزانه تعداد زیادی تانک M4 Sherman آمریکایی را شکار می کردند، به گونه ای که هر تایگر بیش از 5 شرمن را هدف قرار می داد(اگر پشتیبانی هوایی و همچنین برتری هوایی نبود نیروی زمینی متفقن در اولین ساعات به راحتی نابود می گشت.) در نرماندی در تنها 6 هفته 227 تانک متفقین هدف تایگر قرار گرفت و نابود گردید. تنها در 23 ژوئن 1944،بیش از 109 تانک شرمن شکار تایگر شد. درحالی که تنها 17 تانک تایگر از دست رفت. در 14 آگوست 1944 یک دستگاه تایگر توانست 15 تانک شرمن به همراه یک تانک انگلیسی را منهدم کند.
 در کل کمتر از 4000 تایگر تولید شد که بیشتر آنها تا پایان جنگ نابود شدند اما رقم خیره کننده ی 9850 شکار تانک در عوض از دست دادن 1700 تانک رابه‌دست آوردند.
در آخرین سال جنگ هیتلر ناامیدانه از تایگرهای باقی مانده که امکان تهیه لوازم یدکی برای آن بود برای دفاع از اطراف برلین استفاده کرد با وجود تعداد کم، بسیار قوی ظاهر شدند و مشکلات زیادی برای «T-34»ها ایجاد کردند. حتی تانک های M10 موسوم به Tank Destroyer هم حریف تایگر نشد تنها ضد هوایی های فلک 36 که به عنوان آنتی تانک استفاده می شد دشمن واقعی این تانک زیبای آلمانی بود.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد