تحلیلی بر جنگ دوم خلیج فارس ( قسمت اول )

                تحلیلی بر جنگ دوم خلیج فارس جنگی که به قطعیت نیازی نداشت  !

مقدمه :

جنگی که در ماه مارس سال 2003 نیروی های امریکا و انگلیس و متحدان شان بر علیه عراق اغاز کردند ، پیشرفته ترین جنگی بود که تا کنون تئوریسین های نظامی بدان دست یافته اند . استفادهاز اخرین دست اوردهای تجهیزات نظامی و جنگ ضد الکترونیکی به همراه سیستم های لیزری هدایت موشک و بمب های هوشمند ، تنها سخت افزار ان برتری را نشان می دادند و مهمترین متغیر های ان ، که نرم افزار های جنگی انهارا شکل می بخشید ، نباید از دید کارشناسان و تحلیلگران نظامی ما نادیده گرفته شوند . ان هنگامی مهمتر جلوه می کند که بدانیم سرنوشت جنگ را تشخیص دقیق و واقع بینانه عوامل و متغیر های دخیل در ان است که تعیین می کند . بنابراین برای اینکه علوم نظامی ما از اخرین دست اورد های علمی در جهان اگاه شود ، شناخت واقع گرایانه از طرح های نظامی انها ضروری است .

مبحث نرم افزاری جدید در علوم نظامی

با بررسی در عرصه تحول علوم که علوم نظامی تنها شاخه کوچکی از ان را تشکیل می دهد می توان دریافت که شناخت و نظریه پردازی در این علوم ، فرایند رشدی را طی کرده است که استراتژی ها ، تاکتیک ها و برنامه ریزی ها در قالب انها صورت می گیرند .

هر علمی در ابتدا به توصیف { describe } اغاز می کند . شناختی از طریق دیدی کلی و بدون دقت که عموما نخستین دیدگاه های مربوط به موضوع مورد بررسی را تشکیل می دهند . توصیف به جزئیات امر نمی پردازد ، نکات برجسته و بدیهی را که در نگاه نخست به نظر می رسد ، ملاک شناسایی قرار می دهد ، ولی هنگامی علمی خواهد بود که از روش تحقیقی متدی بر خوردار باشد . ولی توصیف از توانایی تشخیص علل ، کارکردها ف ساختها و مهمتر از همه ، پیش بینی متغییر های مورد بررسی عاجز است . علوم در گذشته عمدتا از چنین جایگاهی برخوردار بودند و متاسفانه بسیاری از استراتژیست های ما هنوز برای تجزیه و تحلیل های دنیای امروز از ان استفاده می کنند ، در حالی که ان سال هاست که در جوامع پیشرفته منسوخ شده است .

هنگامی که توصیف علمی بخواهد به شناختی دقیق تر از دیدگاه کلی دست یابد و جزئیات تفصیلی متغییر ها و پدیده هارا بررسی کند به مرحله تفسیر  ( interpret ) نائل می شود . به بیان دیگر ، هرگاه برای شناخت یک پدیده نیاز به پرداخت جزء به جزء و مرحله به مرحله عناصر و پدیده های مورد بررسی وجود داشته باشد ، بررسی ها ناگزیرند که خود را به مرحله تفسیر برسانند . تفسیر نیز ناگزیر از روش علمی نیست . برای پی بردن به علل ، کارکرد ها یا ساخت های پدیده های مورد بررسی ، شناخت قادر به نظریه سازی می شود . مرحله ای که انرا تبیین ( explain ) می نامند . در تبیین یک پدیده برای یافتن علل ، کارکردها یا ساخت های ان نیاز به شناختی دقیق تر و دیدگاهی متفاوت با انچه در نگاه نخست به نظر می رسد یا بدیهی به نظر می رسد ، است . در چنین شناختی ما تنها به ادامه تعاریف ، متغیر ها و موضوعهای مورد بررسی نمی پردازیم ، بلکه به بازتعریف مفاهیم ، متغیر ها ، شاخص ها موضوع ها و پدیده های مورد بررسی اقدام می ورزیم که چه بسا در تضاد یا تناقض با یافته های ما در مرحله توصیف و تفسیر باشد . به بیان دیگر ، در بسیاری از موارد ، تشریح و تبیین علمی یک پدیده به بازشناسایی ان منجر می شود . معدودی از تحقیقات علمی کشور ما به چنین مرحله ای رسیده اند و انها نیز کمتر در استراتژی ها ، راهبرد ها و برنامه های اجرایی استفاده می شوند و بیشتر در گوشه کتابخانه ها یا فایل ها خاک می خورند و از مدود تحقیقات در این سطح نیز به شکلی سلیه ای و مودی استفاده می شود . در حالی که در مراکز اکادمیک و پژوهشی جوامع پیشرفته ، همه برنامه ریزی ها و استراتژی ها و راه کارها مبتنی بر انهاست تبیین های علمی برای این که عملی و کاربردی شوند و برای انکه نه تنها خطوط اصلی ، بلکه حالت های مختلف و حتی با ضریب وقوع پایین را نیز مورد نظر قرار دهند تا بتوانند انچه را که در واقعیت اتفاق می افتد ، پیش بینی کنند ، از مرحله تبیین علمی باید به مرحله تجزیه و تحلیل (  analyse ) علمی خود را ارتقاء بخشند . چنین شناختی در جوامع پیشرفته است که استراتژی ها و راهبرد های علمی و اجرایی مبتنی بر ان شکل میگیرند و سیاستگذاری ها ، راهکارها ، و اولویت ها در تعامل با انها تنظیم می گردند. چنین شناختی هنگامی که حالت های مختلف را با محاسبه امیختگی پیچیدگی ها و در هم تنیدگی های بسیار متعدد و حتی به دور از ذهن ارزیابی کرده و اقدامات راهبردی و اجرایی و تاکتیک ها را مورد به مورد تغییر داده و تعیین نماید ، به سناریو ها منتهی می شوند . در سناریو ها هیچ قطعیتی در کار نیست و حالت های مختلف وحتی به دور از انتظار در نظر گرفته شده و بر اساس انها متغیرها ، ابزارها ، شاخص ها و تکنیک ها برای در کنترل گرفتن و هدایت اگاهانه شان شکل می گیرد ، به طوری که حتی اگربه بدترین حالت ها هم بر خورد کند ، باز بتواند با گنجانیده شدن در سناریو های دیگر ، برنامه ریزی ها را نه طبق پیش بینی قطعی ، بلکه بر اساس پیش بینی های محتمل هدایت می کند . جنگ دوم خلیج فارس بر طبق این پیش بینی ها صورت گرفته و پیش رفت .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد