رزم‌ناو زمینی P1000 RATTE

آلمان نازی در جنگ های جهانی طراحی هایی بسیار هوشمندانه و فراتر از زمان خود داشت که بسیاری از آنها الگویی برای ساخت ادوات امروزی هستند در این پست به معرفی یکی از این طرح ها می پردازیم

رزم‌ناو زمینی P1000 RATTE


کشور سازنده : المان نازی

طول تانک با لوله : 35 متر

عرض : 14 متر

ارتفاع : 11 متر

سرعت : 20 کیلومتر در ساعت

قدرت موتور : ۲x۸۵۰۰ اسب بخار

 توپ های اصلی : ۲x ۲۸۰mm SK C/۳۴ L/۵۴، ۵

 توپ های ضد هوایی عقب : ۸x ۲۰mm Flak ۳۸

 توپ عقب : ۱۲۸mm CHP
ادامه مطلب ...

بمب افکن توپولف Tu-22M

در دوران جنگ جهانی دوم، همیشه بمباران کشورهای دور از دسترس مسئله ایمشکل ساز برای نیروی هوایی کشورهای درگیر در جنگ بود. چرا که خطرات زیادی یک بمب افکن را در حین پرواز دوربرد به کشور دشمن تهدید می کرد. رهگیری شدن به وسیله جنگنده های دشمن، اتمام سوخت، خرابی موتورها و نقص فنی، همه و همه از عواملی بودند که مانع از موفقیت در بمباران های استراتژیک دوربرد می شدند. پس از جنگ جهانی دوم، کم کم این ایده توسعه زیادی پیدا کرد و نتیجه همین پیشرفت، رقابت شدید شوروی و آمریکا، یعنی دو طرف جنگ سرد در ساخت بمب افکن های سنگین دوربرد شد. یکی از مهم ترین و پیشرفته ترین بمب افکن های ساخت شوروی که همواره موجب وحشت غرب بود، بمب افکن مافوق صوت سنگین Tu-22M، یعنی نمونه اصلاح شده همان بلایندر قدیمی بود. در مقاله زیر، به تفصیل به تشریح توانایی های این بمب افکن فراموش شده البته قدرتمند و مقتدر خواهیم پرداخت.

ادامه مطلب ...

اشنایی با جنگنده ضربتی A-10 ( قسمت دوم )

جنگ خلیج فارس: ماموریتی ویژه برای تاندربولت
تجهیزات الکترونیکی جدید و ماموریتهای پیشرفته، حیاتی دوباره به A-10 بخشید. در مدت 5 سال در دهه ی 1970 ، نیروی هوایی ایالات متحده 3 نوع هواپیمای جدید تحویل گرفت که در آینده به قلب تپنده ی این نیرو در جنگهای آینده تبدیل شدند. نخستین آنها جنگنده ی موفق F-15 ایگل با توانایی بالا در همه گونه عملیات معرفی شد و جنگنده ی برتری هوایی ایالات متحده لقب گرفت. پس از آن F-16 موسوم به Fighting Falcon در سال 1978 وارد خدمت گردید و نقش های گوناگونی در عملیاتهای نظامی برعهده گرفت و سپس نوبت به معرفی A-10 یا Warthog (گراز زگیل دار) رسید که بعدتر به نام تاندربولت یا صاعقه شناخته شد.
چند دهه پس از آنکه بالهای پسگرا (رو به عقب) و دماغه های نوک تیز، نمای استاندارد ظاهری هواپیماهای جنگنده شده بودند، در سال 1976 جنگنده ی A-10 که تاندربولت2 (صاعقه) با ظاهر بسیار غیرمعمول خود تعجب همگان را برانگیخت؛ از میان ویژگیهای آن می توان بالهای ضخیم،‌ مستقیم و دماغه ی پخ، حداکثر سرعتی که به سختی به هواپیمای P-51 ماستانگ جنگ جهانی دوم می رسید.


ادامه مطلب ...

اشنایی با جنگنده ضربتی A-10 ( قسمت اول )

اشنایی با جنگنده ضربتی A-10

 



در واقع A-10 و OA-10 موسوم به Thunderbolt یا صاعقه، جزء اولین جنگنده های نیروی هوایی ایالات متحده هستند که برای پشتیبانی نزدیک از عملیات نظامی نیروی زمینی طراحی شده اند. طراحی آنها بسیار ساده است. این جنگنده ای است که می تواند علیه انواع ادوات و تجهیزات زمینی نظیر تانکها و سایر ادوات زرهی به کار رود و به راحتی آنها را منهدم کند.
ماموریت این جنگنده می تواند شب یا روز برای حمایت از پیشروی نیروهای زمینی باشد. ماموریت دوم A-10 شناسایی و حمایت عملیات نیروهای ویژه (تکاوران) می باشد. تمامی این ماموریتها می توانند در ارتفاع بسیار پائین (چند متری) و یا ارتفاع بالا به خوبی هدایت و انجام شوند. عمده ترین ماموریت تاتدربولت حفظ برتری زمینی در ماموریتهایی از فاصله ی بسیار نزدیک می باشد.
نیاز نیروی هوایی بر جنگنده ای با قابلیت حمل حداکثر مهمات بود که بتواند در ارتفاع بسیار پائین پرواز کرده و ماموریت خود را در نهایت دقت انجام دهد. همچنین قابلیت مانورپذیری بالایی در سرعتهای پائین داشته باشد و در همان حال بتواند با دقت بسیار زیاد اهداف زمینی را مورد اصابت قرار دهد. ماموریت تاندربولت به نحوی تعیین گشت تا بتواند در سرتاسر جهان عملیات کرده و از پایگاههای ناآماده با حداقل سرویس اولیه قادر به پرواز باشد.
کابین A-10 از تیتانیوم ساخته شده و همچنین از مخازن سوخت خارجی نیز برای مداومت پرواز می تواند استفاده کند.
جنگنده ی A-10 قدرت مانورپذیری خوبی در سرعتهای پائین دارد و دقت بسیاری نیز در هدفگیری اهداف داراست. این جنگنده به راحتی می تواند در ارتفاع حدود 1000 فوتی یا 300 متری پرواز کرده و از فاصله ی 5/1 مایلی یا 5/2 کیلومتری اهداف (مانند تانکها یا خودروهای زرهی یا توپهای ضدهوایی) را مورد اصابت قرار دهد.

ادامه مطلب ...

تحلیلی بر جنگ دوم خلیج فارس ( قسمت سوم )

تحلیلی بر جنگ دوم خلیج فارس جنگی که به قطعیت نیازی نداشت  !

سناریوی بعدی پیش روی پنتاگون ، حکایت از اغاز جنگ با هفتاد هزار نیرو داشت تا با حمله از جنوب و غرب به عراق ، بدون درگیر شدن با نیروهای مقاوم در درون شهرها ، انها را محاصره کرده و قوای دیگر ، به پیشروی به سوی بغداد ادامه دهند تا با درهم کوبیدن قوای گارد ریاست جمهوری و سقوط بغداد ، نیروهای مقاوم درون شهر های نیز ناامید شده و شهرها بدون درگیری تصرف شوند . این سناریو بدون سبب اولویت داشت که هم از تلفات نیروهای امریکا و انگلیس می کاست و هم از بسیاری از زیر ساخت ها و تاسیسات عراق را که می بایست برای دوران پس از جنگ مورد استفاده قرار گیرند ، سالم حفظ می کرد . اما مقاومت عراقی ها در جبهه جنوب و جنگ سرسختانه انان در راه های منتهی به بغداد موجب شد ، طرح های جنگی امریکا به سمت سناریوی دیگر بغلتد . سناریویی که با در نظر گرفتن مقاومت های جدی سربازان عراقی پیش بینی شده بود . پس انها در سناریوی جدید ، برای این که قوای امریکایی و انگلیسی از پشت مورد نظر قرار نگیرند ، ورود به شهرها ، درگیری با نیروهای فدائیان صدام و گشتن خانه به خانه را هدف قرار دادند ، به طوری که بخشی از قوای امریکایی به پیش روی ارام خود به سوی بغداد ادامه داده و بخشی دیگر به پاکسازی مناطق محاصره شده و تثبیت مواضع اقدام ورزیده و امکان تدارکات امن برای قوایی را که فاصله شان از کویت بسیار زیاد بود ، فراهم اورند . در سناریوی جدید جنگ طولانی تر پیش بینی شده بود . بسیاری از خبر نگاران و گزارشگران به پنتاگون خرده گرفتند که جنگ  خلاف   انچه انان تصور می کردند ، پیش می رود . اما مقامات پنتاگون ان را رد کردند .

ادامه مطلب ...